با سلام
مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یادبود حاجیه خانم سکینه رضایی مادر شهید علی اصغر رضاپور امشب ساعت 7.30 در مسجد حجت ابن الحسن کمال آباد برگزار می گردد
با سلام
مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یادبود حاجیه خانم سکینه رضایی مادر شهید علی اصغر رضاپور امشب ساعت 7.30 در مسجد حجت ابن الحسن کمال آباد برگزار می گردد
امان ازموشهای ارمودچه که کردن ریشه کن باغ ودرختچه
قدیما بود آنجا میوه بسیار شده نابود حالا میوه انگار
زمانی مالگه بود جایی مصفا هلوباسیب داشت و توت اعلا
تمام دشتهایش باصفا بود فراوان میوه داشت و خود کفابود
دوهج آبی فراوان بودجاری به چاهش فاخته بودند وقناری
اگربر واز میکردی گذاری همه سرسبز و نعمت هرکناری
پرازبادوم وتوت سرخ وشیرین درختا پر زبار بود عین بی بین
کمال آباد تک بود و پر ازشور تماما درتلاش وشاد ومسرور
به هرجاشور وشادی بود در ده همه جاخنده جاری بود در ده
غذایش شولی بود وکوتییه ناب ولی اکنون گمانم گشته کمیاب
همه زبرو زرنگ و اهل همت به باغ ودشت وصحرابودنعمت
همه ارباب وصحرادار و ملاک زنانش کاسب وهر خانه دلاک
فقط یک جمله میگویم زحالش بجامکون میرسیده قیل وقالش
قدیما ده صفای دیگری داشت تجملها جلای کمتری داشت
ولی اکنون چه گویم از قدیما تفاوت کرده ده بسیار حالا
شعر از داود شفیعی(فرزند مرحوم حاج غلامحسین)
امام علی علیه السلام فرمودند :
در شگفتم از بخیل ؛ به سوى فقرى مى شتابد که از آن مى گریزد ، و سرمایه اى را از دست مى دهد که براى آن تلاش مى کند در دنیا چون تهیدستان زندگى مى کند ، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه مى شود .
در شگفتم از متکبرى که دیروز نطفه ای بی ارزش ، و فردا مردارى گندیده خواهد بود ؛
و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را مى نگرد و در وجود خدا تردید دارد!
در شگفتم از آن کس که مردگان را مى بیند و مرگ را از یاد برده است .
در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار مى کند در حالى که پیدایش آغازین را مى نگرد .
و در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنى ، را آباد مى کند اما جایگاه همیشگى را از یاد برده است.
متن حدیث:
قَالَ [علیه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ یَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ یَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِیَّاهُ طَلَبَ فَیَعِیشُ فِى الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِى الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِیَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَکَبِّرِ الَّذِى کَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ یَکُونُ غَداً جِیفَةً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ یَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ الْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْکَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ یَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ .
"نهج البلاغه، حکمت 125"
میدونم چندین ساله نرفتید ولی دوست دارید ببینید
چند عکس از سنگ زیارت
لیمو برای درمان بسیاری از بیماریها مفید است و سالهاست که انسانها در هنگام بیماری و برای درمان از لیمو و آب لیمو استفاده میکنند.
لیمو دارای بسیاری از خواص است و قرنهاست که به عنوان میوه درمانگر برای سلامتی شناخته شده و برای جلوگیری از بیماری استفاده میشود؛ لیمو و آب لیمو برای دستگاه گوارش و کبد، سمزدایی از بدن، لاغری و ضد ویروس بودن بسیار مفید است و به دلیل ویتامین C بالایی که دارد موجب تحریک سیستم ایمنی بدن میشود.
لیمو غنی از ویتامین C، اسید سیتریک و فلاونوئیدهاست؛ ضمن اینکه خواص هیدراتی و مرطوب کننده دارد و به غذا طعم خوبی میدهد.
یبوست:
لیمو دارای اسید فولیک است که برای گوارش مفید است؛ آب لیمو یبوست را از بین میبرد؛ اگر لیمو با معده خالی خورده شود، کبد را پاکسازی میکند و برای هضم غذا مناسب است.
سوزاندن کالری:
لیمو به سوزاندن کالری کمک میکند در واقع هر ۱۰۰ گرم آن ۱۹ کالری میسوزاند؛ میتوان آب لیمو را جایگزین آب میوهها و نوشابههایی که سرشار از قند و کالری هستند کرد.
مهارکننده اشتها:
لیمو به دلیل پکتین و فیبری که دارد جلوی اشتها را میگیرد و قند خون را تثبیت میکند.
خواص سمزدایی:
لیم سیستم گوارش را پاکسازی میکند، ادرارآور است و باعث تحریک فعالیت کلیه میشود که در نتیجه موجب سم زدایی میشود.
بوی بد دهان:
لیمو کمک میکند نفس تازه شود و همچنین برای از بین بردن دندان درد و التهاب لثه مفید است؛ اسید سیتریک لیمو باعث تضعیف مینای دندان میشود که باید پس از خوردن لیمو دندانها را مسواک زد.
پاکسازی پوست:
به دلیل سمزدایی و ادرار آور بودن آن، پوست را سالم و درخشان میکند و به علت قلیایی بودن، برخی از باکتریهایی که موجب آکنه یا دیگر مشکلات پوستی میشوند را از بین میبرد؛ لیمو به دلیل داشتن ویتامین C و سایر آنتی اکسیدانها، چین و چروکها را از بین میبرد و با رادیکالهای آزاد که موجب پیری پوست میشوند مبارزه میکند.
آب لیمو:
یک لیموی نصفه یا کامل را در یک تنگ آب نیمه گرم فشار دهید تا آب لیمو با آب تنگ مخلوط شود؛ صبح ناشتا یک لیوان از این مخلوط را ۱۵ تا ۲۰ دقیقه قبل از صبحانه میتوان خورد.
دمای آب لیمو باید با دمای اتاق یکی باشد چون اگر سرد باشد به سیستم بدن شوک وارد میکند و تمام مزایای آن از بین میرود.
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه، با تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست؟ پاسخ داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد، سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه(س)؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش امام حسین(ع) حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین(ع) آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی، آب ننوشیدی؛ این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
یا رُبَّ قائِلَةٍ وَ قَدْ تَعِبَتْ
أینَ الطَّریقُ اِلىٰ حَمّامِ مَنْجابٍ
و سبب خواندن شعر به جای شهادتین آن بود که روزى زن عفیفه خوش صورتى از منزل خود در آمد که به حمامِ معروف "منجاب" برود.
پس راه حمام را پیدا نکرد و از راه رفتن خسته شد، مردى را بر درِ منزلى دید از او پرسید که حمام منجاب کجا است؟
او اشاره کرد به منزل خود و گفت حمّام این است. آن زن به خیال حمام داخل خانه آن مرد شد. آن مرد فوراً در را بر روى او بست و خواست که با او زنا کند.
آن زن بیچاره دانست که گرفتار شده و چاره ندارد جز آنکه به تدبیر، خود را از چنگ او خلاص کند. لاجرم اظهار کرد کمال رغبت و شادی خود را به این کار و آنکه من چون بدنم کثیف و بدبوست که مى خواستم به حمام بروم ، خوب است که یک مقدار عطر و بوى خوش براى من بگیرى که من خود را براى تو خوشبو کنم و قدرى هم غذا بگیرى که با هم بخوریم ، و زود بیا که من مشتاق تو هستم.
آن مرد چون کثرت رغبت آن زن را به خود دید مطمئن شد. او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بیرون رفت . چون آن مرد پا از خانه بیرون گذاشت آن زن از خانه بیرون رفت و خود را خلاص کرد. چون مرد برگشت زن را ندید و به جز حسرت چیزى عایدش نشد.
الحال که آن مرد در حال احتضار است در فکر آن زن افتاده و قصه آن روز را در شعر عوض کلمه شهادت مى خواند.
اى برادر در این حکایت تأمّل کن و ببین چگونه اراده یک گناه این مرد را به هنگام مرگ، از شهادتین منع کرد در حالى که کارى جز قصد زنا به آن زن نداشت.
منازل الآخره؛ حاج شیخ عباس قمی
گاهی وقتها رفتار فرزندتان را مورد انتقاد قرار میدهید در حالی که او مطابق سنش رفتار میکند و احساساتش را بروز میدهد، پس بهتر است از احساسات کودکتان بیشتر بدانید و بعضی چیزها را هیچوقت به فرزند دلبندتان نگویید.
«میذارمت و میرم!»
گفتن این جمله بعد از یک روز سخت و خستهکننده که فرزندتان مدام جلوی این مغازه و آن اسباببازی فروشی میایستد و بهانه خرید میگیرد قابل درک است، چون کودک شما در شرایط مناسبی قرار ندارد در این مواقع به دلیل رفتاری که بروز داده تنها احساس ناامنی و طردشدگی میکند. با به وجود آمدن احساس ناامنی بعد از آن ترس هم ممکن است سراغش بیاید، بنابراین هیچ وقت بچه را از رها کردنش نترسانید. وقتی کنار خیابان شما را معطل میکند، بگویید «یا با من بیا یا دستت رو میگیرم و با خودم میبرم.»
«چرا نمیتونی شبیه... باشی؟!»
این کاملا واضح است که کوچولوی شما نمیتواند شبیه هیچکس دیگری باشد. هیچ کدام از ما نمیتوانیم. میتوانیم؟! کم ارزش کردن فرزندتان به او کمک نمیکند تا احساس بهتری داشته باشد. با مقایسه کردن کوچولویتان با یک کودک دیگر او احساس میکند در مرتبه پایینتری قرار گرفته و این راه مناسبی برای مجبور کردن او به انجام فعالیتی خاص نیست. وقتی کودک خودش را پایینتر از دیگری حس کند روحیهاش را میبازد بنابراین باید نقاط قوت و ضعف کودکتان را بپذیرید.
«تو واسه من مهمنیستی»
شما میدانید معنی این جمله چیست. اتفاقا شما اهمیت میدهید به همین دلیل است که ناراحت هستید. خب، پس چرا این را میگویید و باعث میشوید هر دوی شما احساس ناراحتی کنید؟! این نوع از ابراز بیتوجهی میتواند تبدیل به عادت شود. خب، حتما میدانید که مهمترین الگوی بچهها پدر و مادر هستند و این رفتارها را الگوبرداری میکنند.
«نمیفهمی چی میگم؟»
این واضح است که او نتوانسته منظور شما را درک کند بنابراین چرا باید وانمود کند که میفهمد؟! حتی بارها تکرار این عبارت هم کمکی به فهمیدن او نمیکند و تنها او را تحقیر کرده و شما را بیشتر عصبانی میکند. دوباره شروع کنید و این بار سعی کنید بهتر و سادهتر توضیح دهید.
«بگو ببخشید!»
در این موقع کودک شما نمیفهمد که چرا باید عذرخواهی کند. با این حال ممکن است این کار را بکند. این مهم است که عذرخواهی را به او یاد دهید اما مهمتر از آن این است که او بیاموزد چرا باید عذرخواهی کند. به این ترتیب او هم متوجه کارهای اشتباه خود میشود و هم راهحل جبران آن را میآموزد.
ببینید؛ خدا چند گناه را نمیبخشد:
۱- عمدا نماز نخواندن
۲- به ناحق آدم کشتن
۳- عقوق والدین
۴- آبرو بردن.
این گناهان اینقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف میکرد: «به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه میگویی؟ میگفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!» الان در زمان ما هیئتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند.
عزیز من اسلام میخواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضیها با زبانشان میروند جهنم.
روایت داریم که میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب میخورند و از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مومن مقدس را میآورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیأت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند.
امیرالمومنین به حارث همدانی میفرماید:
اگر هر چه را که میشنوی بگویی؛ دروغگو هستی.
گناهکار چند نوع است:
عدهای گناه میکنند، بعد ناراحت و پشیمان میشوند؛ سوزوگداز دارند؛ توبه میکنند و هرگز فکر نمیکنند که روزی این توبه را بشکنند؛ اما دوباره میشکنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز میشود.